سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسرکم! ... برادرت را به اعتماد دوستی میان خودتان، ضایع مکن ؛ زیرا آن که حقّش را ضایع کرده ای، برادرت نیست . [امام علی علیه السلام ـ در وصیّت خویش به فرزندش محمّد حنفیه ـ]

این روزها برای توست...

بحثی نیست!
می دانم بانو!
همین قدر که می توانم مادر صدایت کنم شکرش از عهده ام خارج است...
می دانم که لا یکلّف الله نفسا الّا وسعها...
اما با وجود لطف مکرمّه ای چون شما این وسع چقدر بوده و اکنون چقدر است سخت اندیشه ناکم می کند...
می دانی مادر!
این روزها به این می اندیشم و شرمم می آید که...
که چقدر از زیبایی های زهرا گونه ات قامت روح این دختر را آراسته است؟ هیچ...
که چند بار در طول این زندگی نه چندان طولانی این دختر سرافکنده ات کرده است؟...
به خدا شرم میکنم مادر...
من 6 سال است که از تو بیشتر نفس کشیده ام و بهار و پاییز از سرم گذشته- که عمر تو مانند گلی کم بود و کوتاه - اما آنطور که در شأن تو- طاهره مطهره- است دختر خوبی نبوده ام...
روزهایی که مصائبت برایمان دوباره تازه می شود درد این شرمندگی و سرافکندگی آرامم نمی گذارد...
اما مادران که دست محبتشان را از سر فرزندانشان بر نمی دارند.بر می دارند؟ خصوصا اگر آن بانو مجلله ای چون شما باشد...

******
می دانی مادر!
در حسرتم که
آیا تو نیز "دخترم" خطابم خواهی کرد؟


می شنوم آنچه می گویی()

v آنچه تاکنون در اینجا نگاشته شده...

یا باقیاً لا یَفنی...
[عناوین آرشیوشده]
إقتَرَبَ للناسَ حِسابُهُم وهُم فی غَفلةٍ مُعرِضُون
همین جا | به گمانم من | پیام رسان
v قبل ترها اینجا قدم می زدم:

دریای آزاد

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v نیز،خانه دوم من،در اینجاست:

تا یوسفم از چاه برآید
مولایم

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

 RSS 




v به گذشته پیوست

پاییز 85
زمستان 85
بهار 86
تابستان 1386


sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v آنچه می نویسم

دل نگاره ای به رنگ موج[6] . لحظه ای تأمل[4] . پیش آمدهای خوانده و ناخوانده[2] . حرفی از جنس دغدغه . خطورات ذهنی مشوش .

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v اشتراک در خبرنامه

 

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v به زبانی دیگر...

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v چند نگاه عابر سطور دفترم بودند...

w امروز: 6 بازدید
w دیروز: 2 بازدید
w کل بازدید ها:

هرکه راضی به رضای او نشد
خود را به عذاب افکند
غافلی از اینکه هرآنجه جاری و ساری است
بر خواست اوست درویش؟!

درین بازار اگر سودی است با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی