سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روزى را با دادن صدقه فرود آرید . [نهج البلاغه]

خراب توام ...

آن زمان که تو...همه چیز را می نوشتم لابلای سطورش گفتم:
اگربخواهی از خویشتن خویش هجرت می کنم تا تو مدینه ام باشی


بگذار حرفم را پس بگیرم...

*****
طلع البدر علینا من ثنیات الوداع
وجب الشکر علینا ما دعا لله داع
ایها المبعوث فینا جئت بالامر المطاع
جئت شرفت المدینه مرحبا یا خیر داع...

نوای خوشآمد گویی دلم را می شنوی؟
میبینی که چگونه همگام با ضرباهنگ قدومت می سراید؟
اکنون ساکن مدینه ام.
من همان یتیمی هستم که منتظرم بر خاکم مسجد بنا کنی...
خواهم که بر خاکش نمازعشق خوانم...
خواهم که بی بشکستنش سر خوش بخوانم...
بساز...
بساز...
بساز...


می شنوم آنچه می گویی()

v آنچه تاکنون در اینجا نگاشته شده...

یا باقیاً لا یَفنی...
[عناوین آرشیوشده]
إقتَرَبَ للناسَ حِسابُهُم وهُم فی غَفلةٍ مُعرِضُون
همین جا | به گمانم من | پیام رسان
v قبل ترها اینجا قدم می زدم:

دریای آزاد

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v نیز،خانه دوم من،در اینجاست:

تا یوسفم از چاه برآید
مولایم

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

 RSS 




v به گذشته پیوست

پاییز 85
زمستان 85
بهار 86
تابستان 1386


sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v آنچه می نویسم

دل نگاره ای به رنگ موج[6] . لحظه ای تأمل[4] . پیش آمدهای خوانده و ناخوانده[2] . حرفی از جنس دغدغه . خطورات ذهنی مشوش .

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v اشتراک در خبرنامه

 

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v به زبانی دیگر...

sssssssssssssssssssssssssssssssssssssssss

v چند نگاه عابر سطور دفترم بودند...

w امروز: 11 بازدید
w دیروز: 1 بازدید
w کل بازدید ها:

هرکه راضی به رضای او نشد
خود را به عذاب افکند
غافلی از اینکه هرآنجه جاری و ساری است
بر خواست اوست درویش؟!

درین بازار اگر سودی است با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی