قالَ رسول الله:
ابناء الاربَعینَ زرعٌ قَد دَنا حَصادُهُ
ای چهل سالگان! زراعتی کرده اید که درو کردن آن نزدیک شده
و ابناءَ الخَمسینَ ماذَا قدَّمتُم و ماذَا أخَّرتُم
ای پنجاه سالگان! چه چیزی پیش فرستاده اید و چه چیزی گذاشته اید؟
ابنَاءَ السِّتّین هَلُمُّوا إلیَ الحِساب لا عُذرَ لَکُم
ای شصت سالگان! بشتابید برای حساب که عذری پذیرفته نیست
ابنَاءَ السَّبعین عُدُّوا أنفُسَکُم مِنَ المَوتیَ
ای هفتاد سالگان! خود را جزو مردگان به شمار آرید.
******
از روش این فلک سبز فام عمرگذشته است مرا شصت فام
در هر سالی از این روزگار خورده ام افسوس خوشی های پار
باشدم از گردش دوران شگفت کانچه مرا داد همه پس گرفت
قوتم از زانو و بازو برفت آب ز رخ، رنگ هم از مو برفت
عقد ثریای من از هم گسیخت گوهر داندان هم یک یک بریخت
آنچه به جا ماند و نیابد خلل بار گناه آمد و طول امل
زنگ رحیل امد از این کوچگاه همسفران روی نهاده به راه
آه ز بی زادی روز معاد زاد کم و طول مسافت زیاد
بار گران بر سر دوشم چو کوه کوه هم از بار من آمد ستوه
ای که بر عفو عظیمت گناه در جلوی سیل بهار است گاه
فضل تو گر دست نگیرد مرا عصمتت ار باز گذارد مرا
جز به جهنم نرود راه من در سقر انداخته بنگاه من
بنده شرمنده نادان منم غوطه زن لجه عصیان منم
خالق و بخشنده احسان تویی فرد و نوازنده به غفران تویی